نویسنده لیلا | تاریخ : جمعه 8 آبان 1394
مقام معظم رهبری: «توجه کنید که هیچ بحثی در زمینههای مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد، اگر متأثر از آن باشد، خراب خواهد شد. مثلا بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطی است. نه اینکه من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من میگویم چادر بهترین نوع حجاب است.»
حیا، عفاف و پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام، برای گران بها کردن و حفظ موقعیت خود در برابر مرد، به کار برده است. تقریباً همه بر این نکته تأکید دارند که حیا و عفت، قدر و قیمت زن را بالا میبرد. تمام مردان اعم از خواستگار، شوهر، محارم و نامحرمان، برای زن با حیا، احترام قائلاند و زن بیحیا و بیآزرم را حقیر میشمارند.
«ویل دورانت» (روان شناس معروف آمریکایی) میگوید: «زنان دریافتند که دست و دلبازی، مایهی طعن و تحقیر است و این را به دختران خود یاد دادند.» منزلت ناشی از حیا که نقطهی مخالف بیحیایی و به قول ویل دورانت دست و دلبازی است به گونههای مختلف تعبیر شده و هر اندیشمندی، به شکلی بازتاب آن را در زندگی زن، به توضیح نشسته است.
ویل دورانت حیا را کمین گاهی میداند که زن با استفاده از آن میتواند همسر مورد نظرش را برگزیند یا مطابق دلخواهش اصلاح نماید: «حجب و حیا برای دختران همچون وسیلهای دفاعی است که به او اجازه میدهد تا از میان خواستگاران خود، شایستهترین آنان را برگزیند یا خواستگارش را ناچار سازد که پیش از دست یافتن بر وی، به تهذیب خود بپردازد. موانعی که حجب و عفت زنان، در برابر شهوت مردان ایجاد کرده، خود عاملی است که عاطفه و عشق شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است.»
خانم «جینا لمبروزو» (روان شناس معروف ایتالیایی)، تداوم عفت و حیای زن را مهم شناخته و دلدادگی مرد را در این رابطه، مؤثر میداند: «بدون شک منشأ حجب و حیای زن را در عشق و علاقه میتوان یافت. وقتی که زن، مرد را به خویش علاقهمند و خود را نسبت به او متمایل میبیند، ـ منظور ـ اصل خود نمایی و جلوه گری از بین میرود.»
استاد «مطهری» بر این باور است که عفت و حجاب برای زن، هم وسیلهی تصاحب دل مرد و هم حایل و مانع در برابر گرفتاران به جنون جنسی و انگیزهی تجاوز است: «حیا، عفاف، ستر و پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام، برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد، به کار برده است ... زن همان گونه که متوسل به زیور، خود آرایی و تجمل شد که از آن راه، قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگاه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه میبایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و مقام خود را بالاتر ببرد ... به طور کلی رابطهای است میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق، سوز و گران بهایی از طرف دیگر یعنی عشق در زمینهی فراقها و دست نارسیها میشکفد.» زن هر اندازه متینتر، با وقارتر و عفیفتر حرکت کند ... به احترامش افزوده است ...
«جلال الدین بلخی»، این معنا را چنین به نظم آورده است:
آب غالب شد برآتش از نهیب *** ز آتش او جوشد چو باشد در حجیب
چونکه دیگی حایل آمد هردو را *** نیست کرد آن آب را کردش هوا
ظاهراً بر زن چو آب از غالبی *** باطناً مغلوب و زن را طالبی
یعنی، مرد چونان آب است و زن چونان آتش، اگر این دو بی هیچ مانعی در ارتباط با هم قرار گیرند، آن کس که مغلوب میشود، خاموش و سرد و بیخاصیت میگردد، زن است ولی اگر میان این آب و آتش، ظرفی حایل شود، آتش سرد و بیخاصیت نمیشود؛ بلکه میتواند با حرارت دایمی خود، وجود مرد را گرمایش و به غلیان و شور وا دارد.
استاد مطهری میگوید: «مرد در عمق وجودش از ابتذال، تسلیم و رایگانی زن متنفر است و عزت، استغنا و بیاعتنایی او را میستاید. مردی وجود ندارد که آرزوی داشتن همسر عفیف و با حیا را در سر نپروراند یا از زیستن درکنار چنین زنی، لذت نبرد.»
چرا تأکید بر حجاب و عفاف زن است؟
زن و مرد در طبیعت، هر یک گرایشها، انگیزهها، توانها و کارکردهای خاص خود و آسیبها و ضرورتهای ویژهی خود را دارند. این است که در کنار تشویق او به ایجاد جذابیّت مثبت برای همسر خود، وی را از به کارگیری این توان در زمینههای نادرست بر حذر داشته و از او خواسته است تا با حجاب، عفاف و حیا بر نیروی جذابیّت آفرینی خویش فایق آید و آن را مدیریت کند.
برخی از روان شناسان بر این باورند که هم زمان با آغاز دوران بلوغ، احساس تشخیص هویّت نیز خودنمایی میکند؛ همانگونه که پسران در این مقطع سنی به سلطه جویی میاندیشند. در دختران حالت انقیاد، جذب و قدرت جلب توجه آشکار میشود و در نتیجه علاقهی پوشیدن لباسهای زیبا، آرایش کردن، با عشوه سخن گفتن، با ناز قدم بر داشتن و بروز حالتهای مادرانه در آنان طبیعی است ولی در مرحلهی تکامل بلوغ و تعیین هویّت انسانی زنان باید به جای جذب همهی مردان، تنها به یک مرد توجه کرده و دیگر تواناییهای جسمی و روحی خود را صرف سازندگی کنند. البته این خطر وجود دارد که رشد شخصیت توقف پیدا کند و دختران به موجودات کاملاً گیرنده تبدیل شده، همیشه اسیر توجه دیگران باشند. امروز این خطر به صورت جدیتر مطرح است. در بسیاری از جوامع بشری این توقف به گونههای مختلف مورد تشویق قرار میگیرد. ظهور زنان بیبند و بار و عشوهگر در پردهی سینماها و تلویزیون، نقش معرفی و الگو را دارد.
آیا حجاب برتر یعنی چادر؟
آیا در قرآن آیهای وجود دارد که بر چادر به عنوان حجاب برتر دلالت کند؟ در پاسخ باید گفت: «در آیهی 31 از سورهی نور، خداوند به زنان مسلمان دستور میدهد که پوششهای خود را بر روی گریبانهایشان بیاندازند.» «خمر» که در این آیه آمده است به معنای «لباسی است که زن با آن، سر و سینهی خود را میپوشاند» که به ظاهر چیزی شبیه مقنعه یا بزرگتر از آن است.
در آیهی 33 سورهی احزاب، خداوند نیز میفرماید: «اى پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسبتر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند و خدا آمرزنده و مهربان است.» براى جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذکر شده است:
1- پوششى که سر، گردن و بالاتنه را مىپوشاند. (مقنعه)
2- چیزى که تمام بدن را بپوشاند. (چادر)
اگر کسى بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، به طور حتم چادر حجاب برتر است زیرا حکمتهاى حجاب در چادر بیشتر یافت مىشود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب، منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دستها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد، کافى است ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیهی واجبات داراى مراتب مختلفى مىباشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوبتر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مىگردد.
فلسفه و علت حجاب چادر در زنان ایرانی چیست؟ چرا چادر؟
حجاب دو فلسفهی اساسى دارد که با یکدیگر ارتباط کامل دارند:
1 ـ مصونیّت زن در برابر طمعورزىهاى هوسبازان؛
2 ـ پیشگیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و تأمین سلامت و بهداشت معنوى جامعه.
حجاب با چنین نقش و کارکرد مهم و اساسى پیامى قاطع و کوبنده با خود به همراه دارد و آن این است که در برابر همهی مردان اجنبى نوعى هشدار و اعلام «دور باش!» مىدهد، اکنون باید دید چه عواملى در رساندن این پیام و اثرگذارى آن مؤثر است:
حدود و میزان پوشش
بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیدهتر باشد، نقش نیرومندترى در دورسازى دیگران نظارهگر دارد. اگر نگاههاى آلوده را همچنان که در روایات آمده است تیرهاى زهرآلود شیطان بدانیم، پوشش زن همانند قوسى است که تیر از آن کمانه مىکند و منحرف مىشود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مىماند. بر عکس هر اندازه بدن زن برهنهتر باشد تیرهاى شیطانى را بیشتر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. از همین روست که چادر را حجاب برتر شناختهاند، زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئنترین مصونیّت را ایجاد میکند بنابراین حجاب منحصر به چادر نیست و مانتوى کامل نیز مىتواند حجاب زن را تأمین کند، لیکن چادر حجاب برتر است.
کیفیّت پوشش
میزان ضخامت و حتى کیفیّت دوخت لباس خود بخش مهمى از حجاب را تشکیل مىدهد. بدون شک لباسهاى نازک، تنگ و بدننما فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشمهاى هرزه و آلوده و به فساد کشانندهی جامعه است. در مقابل، لباسهاى غیربدننما، دیدهها را از خود دور مىسازد و سلامت معنوى نفوس را تأمین مىکند.
رنگ ها
تردیدى نیست که برخى از رنگها دیدهها را خیره مىسازد و پارهاى دیگر نگاهها را از خود مىراند و دور مىسازد. در عین حال علماى دین نسبت به خصوص رنگها تأکید چندانى نکرده ولى بر این مسأله پاى مىفشارند که لباس نباید موجب جلب توجه و عواقب سوءِ ناشى از آن باشد. از این رو است که در طول تاریخ، زنان مسلمان به میل خود لباس مشکى را براى حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر(صلیاللهعلیهوآله و سلّم) و امامان(علیهمالسلام) قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیّت و مصونیّت بیشترى مىکردند.
سخن پایانی
مدتی است که تبلیغاتى نسبت به چادر مشکى توسط بعضى روزنامهها دنبال مىشود که هیچ کدام مبناى علمى ندارد، بیشتر، مصاحبههاى حساب شدهاى است که براى اهداف مخصوصى تنظیم مىشود. گاهى مىگویند: «لباس مشکى از نظر اسلام مکروه است»، حال آن که هیچ فقیهى به کراهت چادر و عباى مشکى فتوا نداده است، بلکه در خود روایت، چادر و کفش مشکى استثنا شده است. گاهى از جهات دیگر وارد شدهاند که پوکى استخوان مىآورد و آرامش روانى را بر هم مىزند. اگر چنین بود خانمهایى که 80 سال از چادر مشکى استفاده کردهاند هم باید از پاى درآمده باشند. هیچ آمار علمى که گواه بر گفتههاى آنان باشد در دسترس نیست. نکتهی دیگر آن که هیچ فکر کردهاید که چرا با چادر که لباس ایرانیان است، این قدر مخالفت مىنمایند؟ به نظر مىرسد که دشمن متوجه شده است تا زمانی که زنان ایرانى از سنگر حجاب خود نگهبانى کنند نمىتوان آنها را به راحتى فریب داد و براى نابود کردن ایران اسلامى همان راهى را پیش گرفتند که در «اندلس» آن را آزمودند. (کثرت فحشا، منکرات و تشویق مردان و زنان به اختلاط و رفع پوشش و حجاب).
منبع : borhan.ir
نظرات شما عزیزان: